همدان از دریچه تاریخ
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۸۹۷۶۷
ایسنا/همدان «هیچ شهری را از شهرهای ایران به خرابی همدان ندیدهام. همه شهرهای ایران خراب و ویران است اما همدان خرابتر است. واقعاً آنچه امروز دیدم از ۱۰ خانه، سه خانه دیوار ندارد. مثل خانه شغال و روباه. خیلی از این منظره و تماشای امروز متأثر شدم. بیچاره اهالی هم چه کنند. تقریباً پنج هزار سال است که ابنیه این شهر هر ساله خراب شده و باران شیره خاکی آن را برده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پرداختن به اوضاع و احوال همدان در قرون مختلف، همواره مورد توجه تاریخپژوهان بوده و از پس هر جستجویی در اسناد و مدارک موجود، وجه متمایزی از هویت تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این شهر و مردمان امروز و دیروز آن هویدا شده است.
همدان همواره یکی از کانونهای مهم تحولات کشور بوده و وقایع و حوادث بسیاری در آن ظهور و بروز کرده است. استانی پراستعداد، ادیبپرور، مهد مفاخر و بزرگان و پرورشدهنده عالمان، عارفان و عاشقان وطن.
ایسنا با توجه به علاقه وافر مردم همدان به شناخت پیشینیان و آگاهی از وقایع و حوادث گذشته در نظر دارد با همکاری محققان، پژوهشگران به ویژه سندپژوهانی که در حوزه همدان تألیفاتی داشته و یا در حال تحقیق و پژوهش هستند، مطالبی در قالب «همدانشناسی» منتشر کند تا بخشی از فرهنگ و تمدن دیار کهن همدان را تبیین و تشریح کند.
در آغاز راه، اشارههایی به برخی حوادث فرهنگی، اجتماعی پراکنده از تاریخ معاصر همدان خواهیم داشت و در ادامه اگر مورد توجه و اقبال خوانندگان و مخاطبان قرار گرفتیم، موضوعات مفصل و پرمحتوای سیاسی و اقتصادی نیز در دستور کار قرار خواهد گرفت.
امیدواریم این مطالب و سلسله مطالبی که در آینده منتشر خواهد شد، مورد اقبال و پسند مردم همدان به ویژه آنهایی که علاقمند به تاریخ هستند، قرار گیرد.
حسن افشاری، کارشناس ارشد تاریخ و همدانپژوه درباره اوضاع و احوال ابنیه تاریخی و تفرجگاههای همدان در دوره قاجار سخن میگوید و اظهار میکند: از مطالب قابلتوجه خاطرهنویسان دوره قاجار به ویژه قهرمان میرزا سالور ملقب به عینالسلطنه و علیخان دولو ملقب به ظهیرالدوله، توصیف آثار باستانی، ابنیه تاریخی، بقاء و تفرجگاههای همدان است که اطلاعات ذیقیمتی در اختیار خوانندگان به ویژه فعالان حوزه گردشگری و میراث فرهنگی قرار میدهد. یکی از فواید این مطالب، کمک به ترسیم نقشه جغرافیای تاریخی و حدود همدان در دوره قاجار است. برخی از مطالب آنقدر دقیق است که فیالحال میشود آن را جانمایی و به سهولت حدود شهر و موقعیت مکانی آن از جمله دیوارهای شهر، دروازهها، خیابانها و جادهها را ترسیم کرد.
مقبره باباطاهر، گنبد علویان و آرامگاه ابن سینا
از جمله اماکنی که آنها در روزنامه خاطراتشان بدان اشاره کردهاند، آرامگاه باباطاهر، آرامگاه بوعلی، بقعه اِستر و مُردخای، گنبد علویان، امامزاده کوه و کوه الوند است. عینالسلطنه در خاطرات خود به آرامگاه باباطاهر و مریدان و مجاوران آن و همچنین وضعیت آرامگاه بوعلیسینا اشاره کرده است. از قرار معلوم به دستور عزالدوله(برادر ناصرالدین شاه و پدر عینالسلطنه که پنج مرتبه حاکم همدان بوده است)، مقبرهای برای شیخالرئیس ابوعلیسینا ساخته میشود که این بنا بعداً در سال ۱۳۳۰ و همزمان با هزاره ابنسینا، به همت انجمن آثار ملی ایران و با طراحی و اجرای مهندس هوشنگ سیحون، ساختمان قبلی تخریب و ساختمان مجلل فعلی بنا میشود.
وی در اینباره مینویسد: «۹ شوال ۱۳۰۸ برابر با ۲۸ اردیبهشت ۱۲۷۰ -قبر باباطاهر رحمهالله رفتیم. فاتحه خواندیم. آدم خوبی بوده. بعد به گنبد علویان رفتیم. بنای قدیمی غریبی است. گچبری کرده که هیچ فرنگی نمیتواند. یک قبری در زیر هست، معلوم نیست قبر مال کیست و بنا در چه عهد و چه سال شده. طاق داشته، حالا بیطاق است. خط کوفی یا غیر آن هم داشته، الان هم قدری باقی است. چیزی نمانده که این بنای غریب منهدم شود. حقیقت جای غریبی است. یک روز هم امامزاده کوه رفتیم و در برگشتن، قبر شیخالرئیس شرفالملک ابوعلیسینا رحمه الله را زیارت کرده، فاتحه خواندیم. قبر شیخ ابوسعید ابوالخیر هم آنجاست. در نامه دانشوران تألیف شاهزاده اعتضادالسلطنه مرحوم نوشته بود که شیخ ابوسعید در نیشابور است. تفصیل شیخالرئیس را خوب نوشته بود. خدایش رحمت کند. حضرت والا(منظور عزالدوله است) فرمودند که بقعه شیخالرئیس را بسازند و مخارجش را خودشان دادند. چند شخص محترم در همدان مدفن دارند».
علیخان ظهیرالدوله نیز در جریان بازدید از آثار باستانی و مقبرههای همدان، درباره مقبره باباطاهر مینویسد: «۲۸ صفر قتل(سالروز شهادت) حضرت مجتبی(ع) است. بعدازظهر رفتم چاپخانه، بسته بود. چون گفته بودم اسبِ سواری بیاورند آنجا. لابد رفتم منزل فریدالدوله که همان نزدیکی است. عصر دو طرف شهر را از بیرون گردش کردم. بیرون شهر بیاندازه همه جایش باصفاست. بعکس خود شهر که هیچ شهری را از شهرهای ایران به خرابی همدان ندیدهام. همه شهرهای ایران خراب و ویران است اما همدان خرابتر است. واقعاً آنچه امروز دیدم از ۱۰ خانه، سه خانه دیوار ندارد. مثل خانه شغال و روباه. خیلی از این منظره و تماشای امروز متأثر شدم. بیچاره اهالی هم چه کنند. تقریباً پنج هزار سال است که ابنیه این شهر هر ساله خراب شده و باران شیره خاکی آن را برده است. فقط شنِ نرمِ بیچسب مانده و به روی هم نمیایستد که دیوار برپا بایستد و هم مدتهای مدیدیست که ظلام و حکام و اربابان، شیره جانشان را مکیدهاند. قوه دیوار جور دیگر ساختن، ندارند. مجبورند همان دیوار خراب شده را غالباً خودشان شخصاً به کمک زن و بچههاشان مثل پارسال به روی هم بگذارند و باران زمستان باز خراب کند. باز بسازند، باز خراب کند. از بس نظرم خسته شده بود به مقبره باباطاهر عریان رحمةالله علیه که رسیدم بیاختیار پناه به آنجا بردم. در مغرب شهر و به روی تپه کوچکی که شاید ارتفاع آن از ۱۰ پانزده ذرع و دور آن که به شکل بیضی است از دویست و پنجاه یا سیصد ذرع بیشتر نباشد، واقع است. تمام آن تپه قبرستان است. بنای مقبره خود بابا در طرف مغرب تپه و دارای چندین اطاق نیمخراب مسقف است. مرحوم میرزاعلی نقی جد حاجی میرزا حسین و میرزا محمدرضای همدانی هم چسبیده به قبر بابا در یک صندوق مدفون است. امروز غالب اهل شهر به ملاحظه قتل و تعطیل، عادتاً به گردش بیرون شهرها میروند. بیچارههای مرده متحرک».
قله الوند و زیارتنامه اروند بن سام
کوه الوند از توصیفات عینالسلطنه بینصیب نمانده و به جزئیاتی اشاره کرده است که فیالحال بسیاری از مردم همدان از آن بیخبرند از جمله اینکه شخصی به نام مشهدی ورم زیاری یا ورمزیاری، در آنجا دفن است (در اصل سند، «ورم زیاری» نوشته شده است). زیارتنامه اروند بن سام بن نوح، در آنجا خوانده میشده و مقامی به عنوان مقام باباطاهر در آنجا وجود داشته که نقل شده باباطاهر در آنجا چلهنشین بوده است.
عینالسلطنه مینویسد: «۱۴ محرم ۱۳۰۹- برابر با پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۲۷۰- قدری سواره رفته بعد پیاده شدیم. چون تاریک بود رفتن سواره صدمه داشت. مویدالسلطنه همراه بود. راه سر بالا و سنگلاخ بود. هوا خنک بود. هیچ عرق نکردیم. یک ساعت و ربع رفتن ما [طول] کشید. چایی و شیر حاضر کرده بودند. من و تولوی خان نماز کرده، بعد بالای سنگ قله رفتیم. کوه الوند جنوب همدان واقع است و قلهاش خوب نمایان است. سنگ بزرگی است که از دور شباهت خوبی به شیر دارد که خوابیده باشد. از شدت عبور صاف شده است. پای آدم خوب لیز میخورد. آنجا نشستیم. ارتفاع قله از سطح دریا یازده هزار فوت بود. خود شهر همدان هفت هزار فوت بلند است. چمن نادر ۱۰ هزار و پانصد فوت ارتفاع دارد. خیلی کوه عظیم خوبی است. درآمدن خورشید از افق خیلی تماشا داشت. مویدالسلطنه سیگار به دست آمد. نماز را نشسته، بالای سنگ قله خواند. شیر چایی خوبی خوردیم. یک ساعت درست سر سنگ قله نشستیم. این سنگ سه چهار ذرع بلند است و دو ذرع عرض دارد. تمام سنگهای این کوه یکجور است. سنگ فلفل نمکی است. بعد پایین آمده مویدالسلطنه زیارتنامه اروند بن سام بن نوح علیهالسلام را قرائت کرد و داخل گودال کوچکی شده زیارت دیگری خواندیم. صورت قبری ندارد. گودال کوچکی است. یک سنگ به یادگار برداشتم. مشهدی ورم زیاری همدانی، وصیت کرده نعشش را آنجا دفن کردهاند. نه در گودال. بالای آن و کار بدی نکرده. کتاب دعائی مویدالسلطنه داشت چقدر از زیارت اروند(الوند) ثواب نوشته بود. خیلی اجر و مزد وعده داده بود. بعد از زیارت و تماشای زیاد سرازیر شدیم به مقام باباطاهر، سوراخ کوچکی وسط سنگ بزرگی است. یکی یکی به سوراخ رفته، فاتحه و رباعی از بابا خواندیم. جلوی سوراخ باز است و کوه پیداست. معروف است که سالها زمستان آنجا رفته و چله نشسته است. بعد به سرچشمه «بهشت آب» رفتیم که شرح مفصلی از آشامیدن آن چشمه در آن کتاب دعا نوشته بود. آبی خورده و صورتی شستیم. از آنجا به جاییکه گهواره مریم، مشهور است رفتیم. سوراخ سنگی است و هیچ شباهت به گهواره ندارد. بهشت آب، چشمه خیلی کوچکی است که از سنگ بزرگی بیرون میآید. بعد به حوض نبی رفتیم. آن هم چشمهای است که آبش تعریف نداشت. یک ساعت و نیم هم این سیاحتها طول کشید».
در این متن اشارهای به برخی اماکن و مناطق گردشگری همدان شد. در مجال بعدی به موارد دیگر از جمله بقعه استر و مردخای و داستان مفصل سرقت یهودیان از آنجا، غارهای دستکند خورزنه، سنگشیر، وضعیت نگهداری از آثار و اشیاء تاریخی، تپه مصلی و موارد دیگر اشاره خواهیم کرد.
منبع مطالب: کتاب اوضاع سیاسی اجتماعی همدان در خاطرات ثَلاث
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری دوره قاجار تاريخ بوعلي سينا آرامگاه باباطاهر قله الوند همدان شناسی استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری شهرهای ایران عین السلطنه شیخ الرئیس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۸۹۷۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از اینجا رانده و از آنجا مانده
مهاجرت یکی از موضوعاتی است که در خانواده فرهنگ و سینما حواشی ایجاد کرده و باید گفت که بسیاری از آنها بهدلیل اینکه از محبوبیت و شهرت قبلیشان فاصله گرفتهاند و به سختی میتوانند در شغل پیشینشان مشغول به کار شوند یا به جایگاهی در همان رده دست یابند که این امر نتیجهای جز پشیمانی برای آنها ندارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، «خودم بودم که به همه چیز پشت پا زدم، من سالها مدیر یک پردیس سینمایی به نام چهارسو بودم که متعلق به بنیاد ۱۵ خرداد بود، من از طرف بنیاد دعوت به کار نشده بودم، اما به عنوان هنرمندی که کار مدیریت فرهنگی را میدانست مرا برای همکاری انتخاب کردند، همچنین دو سال متوالی رئیس کاخ جشنواره بینالمللی فجر بودم و این چیزیست که نمیتوانم انکارش کنم.» این بخشی از صحبتهای اشکان خطیبی بازیگر سینما است که سال گذشته از ایران به ایتالیا مهاجرت کرد.
وی به تازگی در مصاحبهای اظهار کرده است: «بسیاری از افراد معتقدند که هنرمندان و بازیگران به سادگی میتوانند مهاجرت کنند در حالی که اینطور نیست؛ واقعاً تا پای از دست دادن همهچیز رفتم؛ نزدیک به یک سال طول کشید تا با پادرمیانی مستقیم وزیر امور خارجه ایتالیا توانستم نجات پیدا کنم، هر روز که بیدار میشوم با مشکلات متعددی دست به گریبانم و در حال حاضر تحت درمان هستم، در کنار اینکه نمیتوانم جسم و ذهنم را برای کار کردن آماده کنم باید در این فکر باشم که شغل دیگری در کنار کارم انتخاب کنم تا بتوانم هزینههای زندگیام را تأمین کنم؛ به هر حال زندگی کردن در اروپا کار راحتی نیست. از کارهایی که در ایتالیا انجام میدهم رضایت ندارم و به کیفیت کارهایم در ایران نیست؛ این ارتقا مشخصاً اتفاق نیفتاده و بدتر هم شده، دلیل این اتفاق هم این است که نزدیک به شش سال است که بهعنوان بازیگر روی صحنه نرفته نرفتهام»
خطیبی بیان کرده است «شرایط واقعاً سخت است، عمر بسیار کوتاه است و بهایی که من در این برهه از زندگیام دادم بهای بسیار سنگینی بود که به قیمت از دست دادن خیلی چیزها تمام شد؛ من خانوادهام را از دست دادم، اصلاً دوست نداشتم وقتی انتخاب الآنم را در کفه ترازو با گذشته قرار میدهم آنچه در گذشته داشتم سنگینتر شود. ما باید یاد بگیریم به اشتباهمان اذعان کنیم هرچند این این اتفاق به روند اجتماعی مربوط میشد که من هم بخشی از آن بودم.»
خانه امنی که بر سر کاسبان خون مردم آوار شدمهاجرت هنرمندان یکی از موضوعاتی است که در سالهای اخیر در خانواده بزرگ فرهنگ و سینما ایران حواشی ایجاد کرده است؛ کشورهایی مانند ایتالیا، فرانسه، کانادا، دبی، هلند و آلمان مقصد اصلی بازیگرانی است که قصد مهاجرت از ایران را دارند اما باید گفت که بسیاری از آنها بهدلیل اینکه از محبوبیت و شهرت قبلیشان فاصله گرفتهاند به سختی میتوانند در شغل پیشینشان مشغول به کار شوند یا به جایگاهی در همان رده دست یابند.
یکی از واضحترین مصادیق این امر را میتوان لغو برگزاری تئاتر «خانه امن» در نیویورک بیان کرد؛ بیستویکم اکتبر سال ۲۰۲۳( مهر ۱۴۰۲) قرار بود این نمایش در سالن تیلس سنتر نیویورک با بازی حمید فرخنژاد، مهناز افشار، برزو اجمند و… به روی صحنه برود، اما طبق اخبار منتشر شده با خالی ماندن ۸۵ درصد از صندلیهای صحنه، تیکتمستر که متولی فروش بلیت این برنامه بود، به دلیل کم بودن استقبال نمایش این نمایش خبر از لغو آن داد و اعلام کرد «این رویداد کنسل شده، لازم نیست شما کاری انجام دهید، خودمان پول شما را برمیگردانیم.»
روایتی از چهرههای غمگین تورنتو!یکی دیگر از این مصادیق، ارژنگ امیرفضلی بازیگر، کارگردان، تهیه کننده و صداپیشگی ایرانی بود که پیشتر در آثار مرضیه برومند، اخراجیها و شام عروسی هنرنمایی کرده بود و تازگی به تورنتو کانادا مهاجرت کرده است؛ ویدئویی که این طنزپرداز ایرانی اخیراً از وضعیتش در تورنتو خبر میدهد مورد توجه کاربران در شبکههای اجتماعی قرار گرفته است؛ وی در این ویدئو به بررسی هزینههای زندگی و شرایط سخت زندگیاش در تورنتو میگوید: از صبح تا حوالی پنج و شش بعد از ظهر کار میکنم و ماهانه سه هزار دلار درآمد دارم؛ اگر بخواهم خانهی دو خوابه ای اجاره کنم تمام ۳۰۰۰ دلار را برای اجارهی آن باید بپردازم، یک خانه تک خوابه در مکان معمولی شهر ماهانه ۲۴۰۰ دلار اجاره دارد.
این بازیگر ادامه میدهد: نمیتوانم در تورنتو خودرو شخصی داشته باشم و حمل و نقل عمومی ماهانه ۱۰۰ دلار از درآمدم را به خود اختصاص میدهد، همچنین با محاسبات دیگر و اظهاراتی که در مورد هزینه قبضها، تفریحات حداقلی و خوراک انجام میدهد به مخاطبین میگوید که شرایط زندگیاش در تورنتو با دشواریهای جدی همراه است.
امیرفضلی در پایان اذعان میکند: بسیاری از افرادی که مهاجرت میکنند چارهای ندارند جز اینکه بگویند خیلی خوشبختند و اینجا همه امکانات در دسترس است اما خیابانهای اینجا مانند ایران است، بعضی آدمها چهرهی شادی دارند و بعضی دیگر غمگینند هرچند به نظر میرسد تعداد آدمهای غمگین در خیابانهای ایران بیشتر باشد اما اخیراً به خاطر افزایش سرسامآور قیمتها در کانادا تعداد چهرههای غمگین در خیابانهای تورنتو هم بیشتر شده است.
از نقشآفرینی در مختار تا راننده آمبولانس در کانادااز دیگر هنرمندان نامآشنایی که مهاجرت مهر پایانی به کارنامه حرفهایشان در ایران بود میتوان شبنم فرشادجو، ویشکا آسایش، فریبرز عربنیا، لیلی رشیدی و پرستو صالحی را نام برد؛ شبنم فرشاد جو که پیش از این لوح تقدیر بهترین بازیگر زن در جشنواره فجر و تندیس بهترین کارگردانی را در پنجمین دوره جشنواره تئاتر بانوان دریافت کرده بود هم اکنون در تورنتو کانادا به برگزاری کلاسهای بازیگری مشغول است.
ویشکا آسایش که خیلیها از را با بازی درخشانش در سریال «امام علی (ع)» و نقش خانم دارابی در «ورود آقایان ممنوع» میشناختند هم اکنون در پاریس ویدئو هایی هنگام ورزش و کوهنوردی از خود منتشر میکند و به کار رو به روی دوربین علاقهای نشان نمیدهد.
فریبرز عربنیا بازیگر نقش مختار در سریال «مختار نامه» و بازیگر نقش شهید چمران در سینمایی «چ» در صفحه شخصیاش خود را با افتخار راننده بیماران در کانادا معرفی میکند؛ لیلی رشیدی هنرمند سینما و تلویزیون به برگزاری کلاس بازیگری برای کودکان در دبی میپردازد و پرستو صالحی در ویدئویی که از خود منتشر کرده به دلتنگی و ابراز علاقه به بازگشت به ایران میپردازد و میگوید که تنهایی و غربت دیگر برایش قابل تحمل نیست.
دیدن اتفاقاتی از این دست و شرایط سخت زندگی برای هنرمندانی که سالها در ایران شریک خاطرههای مردم و پازلی از پیکرهی فرهنگ ایرانی_اسلامی کشورمان بودهاند، اندوه بار است؛ به نظر میرسد برای شکوفایی درخت باطن هر هنرمندی هیچ خاکی همانند خاک کشورش نیست؛ به همین دلیل است که بهتر است هنرمندان در میهن خود به تولید و آفرینش آثار هنری دست بزنند و با افزایش بصیرت و بینش خود مرعوب و مجذوب وعدههای پوشالی خارجنشینان نشوند.
همچنین میتوان از مدیران فرهنگی تقاضا داشت که با انعکاس حقیقت مهاجرت هنرمندان سبب دامن زدن به این اشتباه جبران ناشدنی در حوزهی فرهنگ نشوند و با تبیین تبلیغات مخرب و دروغ پردازیهای رسانهای معاندان از جناحگیری غیر اندیشه ورزانه و اقدامات لحظهای و احساسی هنرمندان که ضربهی سنگینی به خود ایشان و فرهنگ و سینمای کشور وارد میآید جلوگیری کنند چرا که بیان چنین مصادیق و آیندهای برای این افراد غیرقابل پیشبینی نبود و پیش از این نیز شاهد چنین مواردی بودیم، بازیگرانی که اتفاقات سیاسی را دستاویز کردند تا از کشور مهاجرت کنند و در نهایت موردی جز پیشمانی برای آنها باقی نماند.
کد خبر 748608